شمارهٔ ۳
ای راحت عیش ها وصالت
مقصود همه جهان جمالت
ای مهنت عاشقان فراقت
وی نعمت مفلسان وصالت
ای پردهٔ نقش حسن زلفت
وی دانهٔ دام عشق خالت
ماه شب چهارده بخوبی
ناقص بر آیت کمالت
پالوده تن من از فریبت
فرسوده تن من از محالت
ای حال دلم تباه بی تو
چون حال دلم مباد حالت
نی نی ، که مراست تازه عیشی
در سایهٔ دولت خیالت
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم