دوبیتی شمارهٔ ۵۰


سحر، دل ناله‌های زار می‌کرد

چنان که دیده را خونبار می‌کرد

شکایت‌های ایام جوانی

به فایز یک به یک اظهار می‌کرد

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم