غزل شمارهٔ ۲۸۷
شام عید، آن به، که منزل بر سر راهی کنیم
خلق مه جویند و ما نظاره ماهی کنیم
پیش بالای بلندت فارغیم از یاد سرو
غایت پستی بود، گر فکر کوتاهی کنیم
بی خیالت کی توان قطع بیابان فراق؟
ره خطرناکست، اول فکر همراهی کنیم
خوی او بس نازک و ما بی قرار از درد دل
پیش او ناگه مبادا ناله و آهی کنیم
در ره جانان، هلالی، رسم جانبازی خوشست
از سر جان بگذریم و کار دلخواهی کنیم
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم