غزل شمارهٔ ۳۵۴


بلبل بباغ و جغد بویرانه ساخته

هر کس بقدر همت خود خانه ساخته

بازم فسون چشم تو افسانه ساخته

عقل از سرم ربوده و دیوانه ساخته

یارب، چرا شدست رقیب آشنای تو؟

وز من ترا ز بهر چه بیگانه ساخته؟

از ما شنو حکایت ما، پیش ازان که خلق

گویند با تو: یک بیک افسانه ساخته

پیمانه ای بیار و بما ده، که بعد ازین

دوران ز خاک ما و تو پیمانه ساخته

خرسند شد هلالی مسکین بخال او

که مزرع جهان بهمین دانه ساخته

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم