شمارهٔ ۵۴


وز دست همی در گذرد کارم ازو

آن دل که بدست بت گرفتارم ازو

بیزار شدست از من و من زارم ازو

دل نه ، اما هزار درد دل دارم ازو

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم