شمارهٔ ۱۵۰


ای نور مه از جمال رخسارهٔ تو

ای ظلمت شب ز خال رخسارهٔ تو

هرگز نفسی مباد کاین دیدهٔ من

خالی بود از خیال رخسارهٔ تو

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم