شمارهٔ ۱۵۷


پروین و ستارگان گردون پیمای

اندر شب هجر تو نجنبند ز جای

گویی توکه دست هجرت ای بزم آرای

دارد به فسونی هر یکی را بر پای

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم