شمارهٔ ۵۴
این ساغر می که بر کف دست منست
دانی که چراست نازنینم پیوست؟
چون آبله ییست دل پر از خون او نیز
ز آتش دارم چو آبله بر کف دست
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم