شمارهٔ ۶۹


آتش که بطبع جان کداز آمده است

وز روی نهاد سرفراز آمده است

میخواست که بر دل منش دست بود

بنگر بکدام دست باز آمده است

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم