شمارهٔ ۱۳۲


بس که بشب مرا خروش و زاریست

در دیدۀ خفتگان ز من بیداریست

گر چشم ترا ز حال من نیست خبر

آن بی خبری او هم از بیماریست

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم