شمارهٔ ۲۱۶


زلفت که زروی باز پس می افتد

در پای تو چون من بهوس می افتد

چشم تو که عالمی نیفتد در وی

مستت از آن در همه کس می افتد

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم