شمارهٔ ۲۳۲
زین سر که زبان دور باشت دارد
خصمان ترا بگفت و گو نگدارد
پیوسته ز خون دشمنان آب خورد
این شاخ که مرگ ناگهان بار آرد
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم