شمارهٔ ۲۵۱
گفتم که چو مست شد مرا ناز آرد
گر بوسه زنم برایگان بگذارد
افسوس که همچو نرگس آن بینایی
مست است و هنوز چشم زر می دارد
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم