شمارهٔ ۲۵۹


با غنچه صبا چو دست اندر کش کرد

بشکفت ز شرم و چهره چون آتش کرد

دانست که نورسیده و ساده دلست

او را بدوسه قراضه زر دلخوش کرد

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم