شمارهٔ ۲۶۸


خون دل من بتم بصد ناز خورد

مانند پیاله یی کز آغاز خورد

جانم چو پیاله بر لب آمد بامید

باشد که دمی لبش بمن باز خورد

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم