شمارهٔ ۳۲۶


یارم چو سوار سوی میدان راند

از دشمن و دوست جان و دل بستاند

و آنجا که چو غمزه تیغ در گرداند

نه دوست رها کند نه دشمن ماند

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم