شمارهٔ ۳۲۸


پروانۀ تو عمید اصلاً بنخواند

شمعی که تو افروخته بودی بنشاند

چندانکه درین باب سخن می گفتم

می راند مرا چون بزو یک بز بنراند

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم