شمارهٔ ۳۲۹
بستان دلم،ارنه غم زمن بستاند
ور من ندهم بدم زمن بستاند
گر عشق تو خون من چنین خواهد ریخت
سرمایۀ گریه هم زمن بستاند
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم