شمارهٔ ۴۸۴


بگذشت و مرا اشک روان بود هنوز

وندر تن من باقی جان بود هنوز

می گفت و مرا گوش بدان بود هنوز

بیچاره فلانیست، جوان بود هنوز

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم