شمارهٔ ۵۴۴


خصم تو که دار درخ زرد و دل تنگ

پیوسته چو تیغ می زند سر بر سنگ

آورد برهنه دست در گردن اوی

آهخته قدی، رخ لبی، سبز ارنگ

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم