شمارهٔ ۵۵۱


خاک سر کوی آن بت مشکین خال

می بوسیدم دوش باومید وصال

پنهان ز رقیب آمد و در گوشم گفت

می خور غم ما و خاک در لب می مال

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم