شمارهٔ ۵۶۲


عشّاق بر آمدند پیرامن گل

یکباره زدند دست در دامن گل

وز بس که همی کشند پیراهن گل

آنک بهزار شاخ شد بر تن گل

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم