شمارهٔ ۵۹۱


بیماری نرگست چو زان سان دیدم

وان زلف بر آن گونه پریشان دیدم

من نیز دل خویش ز سرگردانی

بگذاشتم آنجا چوچنانشان دیدم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم