شمارهٔ ۶۰۳


شمعم که چو خود را بغمت پردازم

در پای تو سر خنده زنان اندازم

در راه تو هر گه که سری در بازم

در حال سری دگر ز جان بر سازم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم