شمارهٔ ۶۱۹


از بس که جفا کند بت دلگسلم

از کردۀ دوست پیش دشمن خجلم

وین اشک که بر چشم خودش کردم جای

او نیز چو یار رفت در خون دلم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم