شمارهٔ ۶۴۳


در سنبل او شکست و تا بست بهم

در نرگس او خمار و خوابست بهم

از چرب زبانی که فتادست چو شمع

اندر دهنش آتش و آبست بهم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم