شمارهٔ ۷۰۲
شمعم که شدست جان من دشمن من
صد تو غم دل گرفته پیرامن من
بر یاد لب تو وقت جان دادن من
جان خنده زنان برون شود از تن من
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم