شمارهٔ ۷۹۳


زلف تو که چون او نبود خیره سری

مشکیست کز وسوخته شد هرجگری

چون گرد میان تو در اید گویی

ماریست که حلقه میشود بر کمری

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم