شمارهٔ ۸۱۴


با دل گفتم تو باری آخر نیکی

از من دوری به یار من نزدیکی

دل گفت که با دهان و زلفش عمریست

تا می سازم بتنگی و تاریکی

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم