شمارهٔ ۸۴۰


گل رفت بدریورۀ هر انجمنی

تا کرد پر از قراضۀ زر دهنی

وانگه ز قواره های پیراهن او

بر دوخته نام و ننگ را پیرهنی

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم