شمارهٔ ۸۴۴


بر خاک در تو دوش ای سلسله موی

با بی خوابی کرده بدم روی بروی

تا روز بدست هجر چون قرعۀ فال

می غلتیدم ز پهلو اندر پهلوی

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم