شمارهٔ ۲۴۴ - ایضا له


یزرگوارا دانی که بهر خدمت تو

ز گونه گونه هنرها چه مایه پروردم

لطیفهای سخن را که زادۀ روحند

بسی بخون جگر همچو دایه پروردم

ز آفتاب حوادث نگاه دار مرا

که زیر دامن لطف تو سایه پروردم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم