شمارهٔ ۲۸۳


دو چیز من بدعا خواستم همی ز خدای

کمیّ عمر عدو و فزونی زر تو

یکی بدان که توانگر شوم ز نعمت تو

یکی بدان که شود بیش رتبتم بر تو

خدای هر دو به اقبال تو میسّر کرد

چنان که بود مراد و هوای چاکر تو

اگر چه حال دعا گو تفاوتی بنکرد

از آنچه بود مکن کم سعادت سر تو

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم