شمارهٔ ۳۰۱ - وله ایضا
تادر دشت هست و جو باره
نیست از کوشش و کشش چاره
ای خداوند هفت سیّاره
پادشاهی فرست خونخواره
تا در دشت را چو دشت کند
جوی خون را نداو ز جو باره
عدد هر دوشان بیفزاید
هر یکی را کند بصد پاره
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم