شمارهٔ ۶۱


نامد دل ضایع شده با دست هنوز

بر تخت وصال دوست بنشست هنوز

آنانک شراب وصل با ما خوردند

هشیار شدند و ما چنین مست هنوز

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم