شمارهٔ ۵۸ - یارمستقیم
گر دل دهی به ما ده عاشق که ما امینیم
با آن که دل به ما داد ، ما روز و شب قرینیم
گرما دل تو یابیم تسکین تو بسازیم
تاوان یک دل تو صد دل بیافرینیم
نفرین خویش میگو تا گم شود وجودت
چون با تو بعد از آن ما گویای آفرینیم
شیطان هزار فرسنگ از گرد تو گریزد
سیصد نظر چو هر روز اندر دل تو بینیم
گر صدهزار شیطان اندر کمین نشیند
برتو ظفر نیابد ما همچو در کمینیم
ای بنده توبه آنگه ، بر تو کنیم رحمت
سوگند خور تو همچون ما نیز بر همینیم
محیی بِبُر بکلّی زین دوستان فانی
پیوند خود به ما کن ، ما یار مستقیمیم
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم