شمارهٔ ۵۷


منشور خدمت تو رقم شد به نام ما

افکند سایه مرغ سعادت به بام ما

خوش بر مراد هر دو جهان دست یافتیم

کامش برآید آنکه برآورد کام ما

منت‌پذیر شمع چو پروانه نیستیم

از مهر تو به صبح بدل گشته شام ما

خالی مباد از می توفیق ساغرش

پر کرد آنکه از می امید جام ما

باشد تمام نعت نسبی و ثنای آل

مدح کسی دگر نبود در کلام ما

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم