شمارهٔ ۸۳
خطش را کس به جز من مبتلا نیست
به این خط چشم هرکس آشنا نیست
چمن شد از هجوم گل چنان تنگ
که مرغان را برای ناله جا نیست
به من خوش میرسد لطف تو امروز
مگر چشم بداندیش از قفا نیست؟
چه شد بوی گل امید یا رب
که رفت از بوستان و با صبا نیست
خموشی پیشه کن گر مرد عشقی
که مرغ این گلستان را نوا نیست
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم