شمارهٔ ۱۰۰
خانهام نیمی خراب از گریه نیمی پرگل است
همنشینم جغد از یک سو، ز یک سو بلبل است
نکتهای تا کرده از سیرابی زلفش رقم
از رطوبت خامهام گویی که شاخ سنبل است
کی به گوشش میرسد فریاد محرومان باغ؟
بس که گوش گل ز جوش بلبلان پرغلغل است
خواری عشقم مبین، بنگر قبای غنچه را
ابره گر از خار دارد، آستر برگ گل است
از دل قدسی به شهر و کو چه میجویی سراغ؟
جان آن دیوانه، چین زلف و قید کاکل است
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم