شمارهٔ ۲۴


اجزای من چو لاله گر از هم جدا شود

هر جزو آن به داغ دگر مبتلا شود

گویا ز عندلیب گرفته‌ست خاطرش

کو باد صبحدم که دل غنچه وا شود

بیگانه‌وار بگذرم از مردمان چشم

با دیده‌ام خیال تو چون آشنا شود

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم