شمارهٔ ۴۵


ندیدم در چمن هرچند گردیدم سر خاری

کزو در سینه مجروح بلبل نیست آزاری

نه بزم‌آرای را بینم، نه صاحب باغ را دانم

شرابی نوشم از جامی، گلی چینم ز گلزاری

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم