شمارهٔ ۴۶


تا به کی بر لب به جای باده خون آرد کسی

گر به گل‌چیدن رود، داغ جنون آرد کسی

فطرت پستم نمی‌سازد به اقبال بلند

من خریدارم اگر بخت زبون آرد کسی

طالع فیروز در کارست، نه تدبیر و زور

بهر وصلت چند قوت بر فسون آرد کسی؟

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم