شمارهٔ ۱۵۶


در پیش تو دیوانه و فرزانه یکی‌ست

قدر خزف و گوهر یکدانه یکی‌ست

چون آینه با روشنی دیده، چرا

در چشم تو آشنا و بیگانه یکی‌ست؟

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم