شمارهٔ ۴۱۳
بینم رخ غم، نقاب نگشاده هنوز
مستم، چه شد ار نخوردهام باده هنوز
چون لاله مرا چهره به خون دارد سرخ
داغی که سیاهیاش نیفتاده هنوز
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم