شمارهٔ ۴۴۰
گردون که ز هم نمیفتد اجزایش
کو سیل عدم که بر کند از جایش؟
هرگاه که لقمهای گره شد به گلو
ناچار خورند آب بر بالایش
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم