شمارهٔ ۴۵۶
بی روی تو زد غبار در چشمم چنگ
چشمم نه ز درد و گریه برکرد این رنگ
هر آینهای را که پرستارش نیست
آن آینه را غبار گیرد یا زنگ
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم