شمارهٔ ۴۷۶


یک چند به فسق و معصیت یار شدم

در کعبه، ترانه‌سنج زنّار شدم

در حالت نزع، توبه‌ام یاد آمد

چون قافله کوچ کرد، بیدار شدم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم