شمارهٔ ۴۸۵


گردون زند از کین تو هر صبحی دم

روزی کند از عمر تو هر شامی کم

اختر کند از برای خاکت از هم

آری دندان رنج کشد بهر شکم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم