شمارهٔ ۵۳۲
عمری ز پی دوست نمودم تک و دو
عقلم به هزار جانب انداخت جلو
عشق آمد و هنگامه دیگر سر کرد
آن معرکه برشکست ای عقل برو
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم