شمارهٔ ۵۶۱


در غربتم استخوان چو نی نالیده

کاهیده نشاط و محنتم بالیده

محروم ز ارض طوس صحرای دلم

دشتی‌ست ز سیل غربتم مالیده

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم